دوست فرهیختهای دارم که استاد هنرهای تجسمی است. عادت دارد در روز تولدش برنامهریزی دو سه سال آیندهاش را انجام دهد و سال گذشتهاش را ارزیابی. البته چون تولدش در فوریه است خیلی از سال نو دور نیست. به او گفتم من این کار را در اول بهار و شروع سال نو میکنم البته شاید بتوانم فقط برای چند ماه آینده برنامهریزی کنم، سال که رویایی دستنیافتنی است آن هم چند سال.
دوست مشترکمان که منتقد ادبی و هنری است هم همین عادت را در ابتدای سال نو میلادی دارد. اوائل فکر میکردم این که میگوید دو سال دیگر، دو هفته سفر به فرانسه دارم و منزل فلانی خواهم ماند و بعد یک هفته در یونان و ... برنامهای است رویایی. اما بعد که عکس و فیلم و خاطراتش را میدیدم و میخواندم باور میکردم افرادی در دنیا هستند که حاکم بر زندگی خود هستند.
در ریاضی تمام تلاش در حذف متغیرهای اضافی برای حل مسئله است. در مسائل ریاضی میگوئیم فرض که این متغیر صفر و دیگری ثابت است. وجود یک متغیر بیشتر، میتواند کل روش محاسباتی را به چالش بکشد و چه بسا درهایی به سوی روشهای دیگر بگشاید که حل و اثبات چندصد ساله به دنبال داشته باشد.
همیشه فکر میکنم شاید برای همین است که افرادی با ریاضی و یادگیری آن زاویه دارند چرا که به یاد هزاران متغیر اضافهای در زندگی میافتند که قدرت و امکان حذف و در نظر نگرفتن آنها را ندارند. متغیرهایی که مسائل زندگی روزمره را غیرقابل فهم و حل کرده و پیچیده میسازند.
هر سال به این امید هستم که تنها قدرتی که در زندگی به آن نیازمندم "تعهد"، "علاقه" و "تلاش" باشد، اما در پایان همان سال میبینم فقط بخشی از مسائل به این گونه حل شدند.
امید که امسال این امید به سرانجام برسد و باور کنم ما هم میتوانیم نظام زندگی خود را در دست گرفته و از نتیجه برنامهریزیهایمان بهرهمند شویم.
گمشده هایم را می جویم...برچسب : نویسنده : lilibani بازدید : 71