از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم
(عنوان انگلیسی اثر : What I talk about when I talk about running)
اثر: هاروکی موراکامی، Haruki Murakami
ترجمه اثر (از انگلیسی به فارسی): مجتبی ویسی
نشر چشمه
متئو پریچارد Mathew Prichard نوه آگاتا کریستی Agatha Christie گفته: خیلی ها معتقدند بهترین راه برای شناخت واقعی شخصی که متنی جدی ازش به یادگار مانده مطالعه نوشته های خود آن فرد است.
کتاب از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم، متنی جدیست از بخشی از دوران زندگی شخصی هاروکی موراکامی که برخلاف بقیه نوشته هایش اثریست واقعی از فضای درونی خود و در عین حال حاوی آن روح سرگردان جادویی حاکم بر همه داستانهایش. "در مسیر میدویدم و اغلب حین عبور از کنار اعضای تیم S&B سری به نشانه ی سلام برای همدیگر تکان میدادیم... از آن جمع دو نفر را ..خوب به خاطر میآورم. حدوداً بیست و هفت هشت ساله بودند... انتظار میرفت آن دو ستارگان تازه تیم شوند. در قد و قواره ورزشکارانی که روزی مدال المپیک را به دست خواهند آورد... هر دو در تصادف رانندگی کشته شدند...خبر مرگشان مثل صاعقه بر سرم فرود آمد... پس از مرگشان پی بردم که همین اواخر با هم ازدواج کرده بودند... حالا هم، موقع دویدن در جینگو گای ئن یا آساکازاگوشو، قیافه ی آن دو را گاهی به یاد میآورم. سر پیچی فکر میکنم همین حالاست که از روبه رو، ساکت و آرام در حال دویدن به سویم بیایند در حالی که در هوای صبحگاهی بخاری سفید از دهانشان بیرون میآید ."
این کتاب در دورهای بین تابستان سال 2005 و پائیز 2006 نوشته شده و موراکامی احساسات، دلایل، شادیها، ناکامیها، فضای پیرامون و از همه بالاتر دردهای یک دونده را از نگاه موشکافانه و صادقانهاش با ما خوانندگان اثر به اشتراک گذاشته است. "خط پایان فقط یک نشانه گذاری موقت است و اهمیت چندانی ندارد. مثل زندگی خود ما است. صرف وجود نقطه ی پایان بر معنامند بودن حیات دلالت نمیکند."
او که در پی تغییر سبک زندگیش از سن سی و سه سالگی دویدن را آغاز کرد تا کنون دویده است. "سی و سه ساله... همان سنی که به عنوان دونده پا در راه نهادم و گام های اولیه را کوتاه اما محکم در مقام رمان نویس بر زمین گذاشتم."
او تلاش دارد در بیشتر مسابقات ماراتن، نیمه ماراتن و سه گانه شرکت کند. "اساساً یک نویسنده محرکی درونی و خاموش دارد و پی کسب تائید از جهان بیرون نیست. دویدن از دید من، هم تمرین است و هم یک استعاره."
مطمئناً برای من و شمایی که شاید در تمام عمر ندویده باشیم، تصور یکصد کیلومتر دویدن به مدت یازده ساعت و چهل و دو دقیقه در یک دو فوق ماراتن، آن هم در سن 47 سالگی، ایده ای ترسناک خواهد بود. "فکر نکنم دوباره سراغ آن مسابقه بروم، هرچند کسی از آینده اش خبر ندارد." اما در ادامه میگوید: "در آن جا فقط عمل دویدن و موجودیتی در قالب من مطرح بود. من میدوم، پس هستم."
ترجمه سلیس و روان آقای مجتبی ویسی لذت خواندن این کتاب را دوچندان میکند.
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۶ساعت 14:46  توسط لیلی بنی هاشمی |
گمشده هایم را می جویم...برچسب : نویسنده : lilibani بازدید : 131